Saturday, February 23, 2013

سنگِ ضرر می بارد...!

عارف شریفی نژاد



سنگِ ضرر می بارد...!


ابرِ اندیشه ی تو فتنه و شر می بارد
روی سقف امنیت برفِ خطر می بارد
نبوَد اندکی سود از تو و اربابِ تو نیز
در عوض، بر سرِ ما سنگ ضرر می بارد
تو بگو منطق اسلامی همین است... همین!؟
کز سر تیغ تو خونهای جگر می بارد!
کشته ای تازه جوان را، که گنه کار نبود
در غمش خون، ز دو چشمان پدر می بارد
هر طرف خفته بخون پیره زن و طفل صغیر
هر طرف گُرده و شُش و مغز سر می بارد
این چنین جَور و جنایت نکند حیوانی
ای دریغ..! این همه از دست بشر می بارد 


یادداشت: شعر فوق به مناسبت حمله مرگبار تروریستی اخیر در شهر کویته که، ده ها تن از مردم بی دفاع و بی گناه را در کام مرگ فرستاد، سروده شده است. درود بر روان پاک شهدای این واقعه و لعنت خداوند (ج) بر «لشکر جنگوی» و تمام گروه های تروریستی که همواره مردم بی گناه و مظلوم را بطور بیرحمانه به قتل می رسانند. 

(عارف شریفی نژاد)
 چغچران – غور
2/12/1391


Thursday, February 21, 2013

حرف هاي درغور: لعل در صدر ولسوالي ها اما در كدام عرصه ها ؟


حرف هاي درغور:  لعل در صدر ولسوالي ها اما در كدام عرصه ها ؟

بله لعل و سرجنگل در بعضي موارد در صدر جدول در غور مي باشد كه كسي نمي توانيد اين حقيقت را انكار نمايد مثلا در موارد زير:

اول: امنيت ، ولسوا لي لعل و سرجنگل با ترا كم نفوسي كه دارد در راستاي داشتن امنيت يكي از امن ترين ولسوالي ها نه تنها در ولايت غور بلكه در سطح كشور مي باشد و اين امنيت بر مي گردد به همكاري مردم در راستاي تآمين امنيت و اين مردم است كه خواسته اند كه امنيت باشد .

دوم : علاقه مندي به علم ودانش: بيشترين مراكز تعليمي در ولايت غور در اين ولسوالي  فعال مي باشد متعلمين وشاگردان مكاتب از اناث و ذكور بدون هيچ محدوديتي  به طرف مكاتب مي روند وخود سطح آگاهي مردم را به سواد نشان مي دهد واز لحاظ اشتراك

كننده گان در آزمون كانكور در ولايت غور به بالاترين سطح مي باشد .

سوم : عاري بودن از كشت و زرع مواد مخدر : در دورترين گوشه اين ولسوالي حتي يك بوته ترياك ويا مواد نشه آور كشت وزرع نمي گردد وگراف آن از صفر هم پايين تر است به اين معني (كه مردم حتي نام ترياك را فراموش كرده اند) .

چهارم : زياد بودن تعداد نفوس وتراكم جمعيت اين ولسوالي داراي بيشترين جمعيت ولايت غور است كه اين درپروسه انتخاباتي هويدا است اگر بعضي ها ادعا بر اين دارد كه يك فرد چند بار راي داده است در ولسوا لي ها ديگر هم از اين امرخالي  نبوده اندواين فرستادن سه نفر وكيل نيازمند رأي مي باشد .

پنجم : در نظرگرفتن تساوي حقوق (جندر ) زن ومرد : در اين مورد تا اكنون هيچ مورد بد رفتاري بصورت خود كشي، خود سوزي، يا قتل از طرف خانواده هاي شوهران صورت نگرفته است و سهم گيري زنان در فعاليت هاي اداري،اجتماعي، فرهنگي وسياسي نسبت به مناطق ديگر بسيار چشم گير بوده است

اين مواردي است كه هميشه  بر سر زبان ها است وحتي وسعت جغرافيائي اين ولسوا لي نظر به واحد هاي اداري ديگر ولايت غور

اما اين اولويت ها ازمردم وملت بوده است يا دولت واضح وآشكار است كه تمام موارد ذكر شده از طرف مردم وملت لعل وسر جنگل بوده است واينها چيزهاي است كه جامعه جهاني مي خواهد و اصل حاكميت قانونمداري مي باشد ازعدم مواد مخدر، حقوق وتساوي، امنيت و تعليم و تربيه پس چرا دولت به اين ولسوالي بي توجه است مشكل دركجاست ؟

دولت ادعا بر اين دارد مناطقي كه  ترياك كشت نمي شود وگراف صفر باشد در قسمت زراعت ومالداري همكاري هاي جدي مي نمايد اما تا اكنون نه همكاري است نه خاك ... امنيت زمينه بازسازي را در مناطق فراهم مي نمايد از اين بيشتر امنيت در كجاست شب وروز در هر نقطه اين ولسوا لي سفر كنيد كسي نمي گويد كجا ،‌ پس هنوز ما كه نوسازي وبازسازي نديديم  ويا شايد بعد ازمردن ما آغاز مي شود . دولت براي اين مردم چه مي خواهد بكند اگر بگويد شرايط فراهم نيست كه است اگر بگويم كس نداريم كه به دولت برساند واز حق ما دفاع كنند، كه وكيل ازاين بيشتركه نمي شود ويا از هر قريه بايد يك وكيل باشد. و از هشت واحد اداري ولايت غور سه وكيل است ، اما تنها ازيك واحد اداري سه وكيل ، در پارلمان قبلي مي گفتن  وكلا ضعيف است خوب در اين دوره وكيل قوي ، سياستمدار، خلاق سخن هم روان كرديم با اين مردم مظلوم ديگر بايد چه بكند ....  ويا مصرف كش مكش هاي عزل ونصب بست هاي اداري ولسوالي اند و وقت براي اين كارهاي بي مورد ندارد يا اين مردم  لياقت در رفاء زندگي كردند را ندارد .   

علي رضا "سادات "
نشر شده در ماهنامه ی علم و عمل

Monday, February 18, 2013

عکس: زمستان سرد لعل و سرجنگل


زمستان سرد لعل و سرجنگل

لعل و سرجنگل در زمستان
عکس: انجنیر علیداد لعلی

Saturday, February 16, 2013

غازی

عباس عزیزی



گر
به کشتن میشدی غازی کسی
پس، ز قابیل نیست غازی تر کسی
از بـــرای کـــــشــتن روح خــــــدا
می شوی قانع به فتـــوای خسی
از هزاران ره که بر سوی خداست
تو ازین بی راهه بر حق کی رسی
حق کند پیدا تـــو نابــــودش کنی
باز هــــم نبــــود تــو را دلواپسی
مـــادران پیر چـــون دوزد کــفــــن
بر جــــوانان رشـــید و نــــورسی
زیر لــب گوید همـــی بــهر خدای
قاتـــلین این تــو خود کن وارسی

Top of Form

 

Thursday, February 14, 2013

قدوم ولسوال نو


قدوم ولسوال نو

بعد از سپری شدن مدت زمان نسبتاٌ طولانی و گمانه زنی های زیادی در باره ولسوال شدن افراد و اشخاص مشخص و نامشخص این معما حل گردید و با تقرری آقای رضای به حیث ولسوال لعل و سرجنگل طومار این معما پیچیده شد اما هنوز هم دربین مردم حرفهای دراین باره وجود دارد و هر کسی شناخته و نا شناخته قضاوت قبلی خود را دارد و این قضاوت های بی معلومات در باره شخصیت فردی و عملکرد کاری ولسوال صاحب هنوز زود از وقت است ونمی شود دراین باره تبصره نمود این بر میگردد به آینده و راهکاری جناب آقای رضای که با چه سیاستی وارد عرصه فعالیت میشود.


      واین همه شایعه، گمانه زنی ها وسوالات بی پاسخ آن زمان جواب پیدامی کند که آیا آقای رضای هم پیروی از سیاست های قبلی می نماید؟ ویا از خود دارای کدام برنامه کاری و طرح مشخصی است؟ ازبین معلومات مختصرکه از لابه لای حرفهای مردم شنیده میشود آقای رضای را چهره تحصیل کرده معرفی می نماید و این خود یک استثناء و ویژه گی  می باشد که ایشان را متمایز از قبلی ها می نماید و این متمایز بودن خود مردم این ولسوالی را امید وار میکند که شاید این بار در چوکی ولسوالی لعل و سرجنگل کسی تکیه کند که امیدها و خواسته های این مردم را در حدالمقدور به حق شان نزدیک کند و بر طبق لایحه وظایف خویش و عمل نماید و به اصل قانون و قانونمداری استوار باشد نه خدای ناکرده براساس جناح گرای و منفی گرایی های که در جامعه وجود دارد تمرکز نماید.

 
 جناب ولسوال صاحب تقرری شمارا در ولسوالی لعل و سرجنگل تبریک عرض نموده و از درگاه خداوند متعال موفقیت های مزید را برای شما در پیشبرد این وظیفه خطیر استدعا می نماییم. اما مردم و ملت محروم لعل وسرجنگل از مقام عالی توقعاتی دارند و خود مستحضر هستید که ولسوالی لعل سرجنگل در بین نه واحد دیگری ولایت غور از امنترین ولسوالی ها است و هیچ گونه فعالیت گروه های مخالف دولت به چشم نمی خورد و مردم حمایت کامل از دولت و مسولین دولتی دارد ولی متأسفانه بر خلاف حمایت مردم از مسولین و انتظاری که از مسئولین دارند طوریکه باید مسئولین در مقابل مردم مسئولیت ایمانی و وجدانی دارند به مسئولیت های خود در قبال مردم پا بندی ندارندواین خود اعتماد ملت را نسبت به مسئولین کمرنگ و حتی این اعتماد را از بین می برد چون در این مدت زمانیکه از حاکمیت دولت میگذرد در قسمت توسعه زیربنای و عمران در زیر ساخت های این ولسوالی که هیچ تغییرات نیامده بلکه در سطح روی کردها که عبارت از سهم گیری نسل جوان متعهد و کارا در فعالیت های دولتی , غیر دولتی باشد نبوده و اگر بوده است هم بر اساس یک سلسله روابت و زدوبند های قبلی و این خود فاصله زیادی را ایجاد می نماید و مردم از این گونه شبکه بندی و گرایش ها خسته شده اند و یا هم در مسایل خوردو کلان چون تصمیم گیری ها در سطح ولسوالی ،در تحت پوشش گرفتن خدمات اجتماعی مؤسسات ، و یا نحوه توزیع کمک های دولتی و غیر دولتی یک تعدا افراد غیر مسئول بصورت مستقیم و غیر مستقیم دخالت میکنند و روند کاری این برنامه را مختل و یا دارای رنگ و بوی دیگری می گرداند، و این نمونه ای ازخودسری های بی مورد رابیان می کند،آیا دولت این توانمدی را ندارد و یا مصلحتی این گونه عمل می نماید .

   اما در بین این همه گفتن و نه گفتن ها ، چشم این جامعه محروم به قدوم ولسوال نو دوخته شده است .که شاید این بار، ولسوالی از زیر پرده تارهای عنکبوتی خارج شود و شاهد تغییرات در تمام عرصه ها باشد و حداقل برای یک بار که شده بعد از تبدیل شدندن بست ،مردم با یک  دنیا دعا و خیر پیش  گفتن ها بدرقه راه باشدونه مآیوس وخسته ازعمل کردهای همیشگی ولسوالان .
نویسنده: علی رضا سادات
فرستنده: محمد تقی حسین زاده
 

Wednesday, February 13, 2013

بي توجهي دولت درولسوالي لعل وسرجنگل



غلام حسین رسولی
 
بي توجهي دولت درولسوالي لعل وسرجنگل

ولايت غوريكي ازولايات عقب مانده وفراموش شده افغانستان است كه دولت هيچ توجهي به بازسازي و انكشاف آن نداشته مقامات دولتي وكسانيكه شعار خدمت مي سرايند به كشمكش هاي داخلي مصروف بوده و به فكر پركردن جيب هاي شان مي باشند.

ولسوالي لعل وسرجنگل كه امن ترين ولسوالي درين ولايت مي باشد باداشتن (148000) هزارنفوس كاملاْ به باب فراموشي گذاشته شده كه حتي از امكانات اوليه صحي،  معارف، كمك هاي بشري وغيره بر خوردار نيست . فقر بي سوادي ، بيكاري دامن گيرمردم اين ولسوالي بوده كه روزبه روزفساد وحق تلفي گسترش پيدا كرده مسئولين بي كفايت حكومتي غرقي زدوبندهاي شخصي شان است . درطول يازده سال حكومت اقاي كرزي تا هنوز شاهد ترميم يك مترسرك درين ولسوالي نمي با شيم درصورتيكه ترميم سرك همه ساله درديگر ولسوالي هاي اين ولايت جريان دارد علت چيست؟ 

آيا درنظر نداشتن وفراموش شدن اين ولسوالي امن بودنش است ؟ يا چشم هاي مقامات كور وگوش هاي شان كراست كه مشكلات اين ولسوالي را ناديده وناشنيده مي گيرد؟

نماينده هاي مردم كه با شعارهاي كاذب ، وعده هاي دروغين شان رأي مردم را گرفته به حيث نماينده  چوكي ها را اشغال نموده هميشه شعار عدالت و انكشاف متوازن، پارلمان بيدار خدمتگارواقعي و هزاران حرف هاي عوام فريبانه  اي كه از تواناي شان بدور بود سخن ميزدن پس كجاشد آن انكشاف متوازن، عدالت وخدمت.  چرا صدا مردم به گوش تشنه هاي قدرت از طريق نماينده هاي اين ولسوالي رسانده نميشود؟  تاچه وقت به حرف هاي دروغ چشم مردم را خاك زده و گوش آنها را از حرفهاي بيهوده پر مي كنيد؟ ديگر اين مردم فريب  شما شعبده بازان را نميخورند تابكي رأي از مردم خدمت به جيب!

بافرارسيدن فصل سرد زمستان، امراض گوناگون كه از اثر سردي هوا نداشتن مراكز صحي مناسب مسدود شدن راه هاي مواصلاتي به مركز ولسوالي مشكلات مردم مظلوم را چند برابر نموده است كه هيچگونه كمك هاي اوليه صحي وكمك هاي اضطراري درنظر گرفته نشده. قرار معلومات يك هزار هشتصدتن گندم به رياست زراعت ولايت مواصلت ورزيده كه از جمله يك هزار هشتصد تن گندم متذكره صدتن آن به ولسوالي لعل مواصلت كرده وآن هم شايعه موجود است كه اين گندم ازطرف وكيل صاحب رقيه (نايل  ) براي زنان بي بضاعت بوده اگرگندم متذكره از طرف وكيل صاحب است . پس سهميه ولسوالي كجا ست؟اگر سهميه ولسوالي است كه نظر به كثرت نفوس رياست محترم زراعت  حقوق مردم لعل را پامال ساخته اين خود شكل معما را گرفته كه وضاحت موضوع مربوط است به رياست محترم زراعت و وكيل صاحبان، صدتن گندم كه در اين ولسوالي رسيده  به صورت غير مسئولانه به انبارها خوراك موش يا مورد حيف وميل قرارگرفته كه از توزيع آن خبري نيست .

اميداست مسئولين دولت مردان وآن عده كسانيكه خودهارا خادم ملت قلمداد مي كند اندك توجهي درپهلوي منافع شخصي شان به وضيعت مردم اين ولسوالي نموده وصداي مردم رابه گوش كاخ نيشنان رسانيده  مدافع حقوق اين ها باشند.     

نویسنده: غلام حسين (رسولي)
فرستنده: محمدتقی حسین زاده

Tuesday, February 12, 2013

یاد بود از شهدای افشار در لعل وسرجنگل




نژادی از ریسمان بدوشان تاریخ و محرومین زمان که با دست پینه دار و چهره های ترکیده در جغرافیای اجتماعی کشور به عنوان محکومین و مغزوبین نژادی در مسیر زمان ره گم کرده و با کم ترین رنگ و نام همگام با کاروان زنده گی مسیر تاریخ را با مرگ سیاسی و حیاط فزیکی می پیمودند، حرکت تدریجی زمان به جای رسیده  تا اینکه مردی ابوذر گونه از میان این قبیله گم نام تاریخ قد کشیده با جرئت و بدون ترس فریاد کشید گفت: من یاور و وارث ریسمان بدوشان تاریخ هستم !!! اما گوش های دد منیشان و کور دلان عصر نه تنها به ندای وحدت لبیک نگفته اند و بلکه تحمل شنیدن اش را نداشت و در پی خفه ساختن صدای حق و عدالت در گلوی منادی توحید بر خواست و راه جز اجیر ساختن عناصر ضعیف النفس و فرصت طلب و مذدور را نداشت در بیست و دوم دلو 1371 حادثه خونین افشار را بوجود آوردند!


امروز 22 دلو برای اولین بار محفل یاد بود از شهدای افشار توسط نهاد های مدنی و فرهنگی به حضور صد ها اشتراک کننده در مرکز ولسوالی لعل و سرجنگل بر گذار شده، محفل با تلاوت از آیات قرآن شریف توسط حسن "احمدی"  آغاز گردیده ابتدا محترم محمد ظاهر "قاسمی" شهید زنده و شاهد از مقاومت غرب کابل و قتل عام افشار، ضمن سلام و درود به روح شهدای افشار و غرب کابل ، درراس همه بابه مزاری، پیرامون تاریخ هزاره های افغانستان،و مظلومیت یک نسل ریسمان بدوش که سالها قربانی انحصار و بر تری طلبی شده، صحبت کرده قتل عام افشاررا بزرگترین جنایت بشری،  تلخ ترین و درد ناک ترین تراژیدی غمبار و جنایت بس بزرگ بیان داشته افزود نسل اندر نسل مردم ما همه در سوگ شهدای افشار می سوزند و اشک ماتم میریزد و فراموش نخواهند کرد که، شیخ آصف محسنی قندهاری، سید فاصل بهسودی، سید محمد علی جاوید، سید حسین انوری، سید حسین عالمی، سید هادی با گرفتن پول و مقام از مسعود و ربانی عامل فاجعه افشار است. بدور از باور های انسانی و اخلاقی بر علاوه  بعد از انجام فاجعه افشار پیام های تبریکی به یکدیگر شان فرستادند و قتل عام افشار را که صد ها غیر نظامی از زن و مرد و اطفال در آن بی رحمانه شهید شده بود به عنوان پیروزی شان جشن گرفت.

بر علاوه پیرامون 13 جنگ تحمیلی در غرب کابل  صحبت نموده واضح ساخت که در نتیجه بیش از 20000 هزار نفر زخمی و بیش از 3000 هزار نفر شهید شده و بیش از 10000 خانه به اتش کشیده شده اموال و دارای مردم به یغما برده شد.
سپس جوانان هر یک ، نصرالله غوری، آمینه "امید" شعر های مناسبی در ارتباط به فاجعه افشار قرائت نموده در آخر محفل با دعائیه توسط غلام عباس انصاری یکی از علمای مدرسه علمیه ثامن الائمه "ع" اختتام یافت.



نویسنده: عزیزالله مهدی
منبع: جمهوری سکوت


Monday, February 11, 2013

در امید وصل تو:


می ســرایم عـاشــقانه
دلـَـکم گـــشته دیــــوانه
دایـم انــدر بـی قــــراری
پیـش عـــشقت ناتــوانه
خواهد از من گـل رویــت
مــن نـدارم یـــک بــهانـه
هر چه درد و هر چه غم
در دل مــن کـــرده لانــه
هــر کــدام داره تلاشـی
سخت سازه این زمــانـه
این منــــم
 و عـشق تـــو
بـا نــوای عــاشـقـــانـــه
در امـیـد_ وصــــل_ تــــو
گـــر کــشانه آب و دانــه

محمدرضا احسان

Friday, February 8, 2013

زندگینامه ی دوکتور جعفر مهدوی


زندگینامه ی داکتر جعفر مهدوی:



داکتر جعفر مهدوی از ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور می باشدکه در زمستان 1357 در خانواده ای فقیر و مومن چشم به جهان گشود. وی یک ساله بود که به همراه فامیل به ایران مهاجر شد. تحصیلات ابتدائی، متوسطه و لیسه را در شهر مشهد به پایان رساند. صنف شش مکتب بود که به دروس حوزوی نیزمشغول شد. این در حالی بود که وی از ابتدای تحصیل نیم روز و ایام رخصتی را با انجام کارهای شاقی چون خشت پزی، گل کاری و دستفروشی کمک خرج خانواده اش بود.
در سال 1372 با آغاز پروسه خروج افغان ها از ایران باوجود آنکه وی فرزند کلان یک خانواده پرجمعیت بود، پدر کارگرش با همه پیری و مشکلات اقتصادی و راههای دشوار بازگشت به وطن و نیازی که به کمک فرزند کلانش داشت، بادرک علاقه وافر وی به تحصیل تمام دشواریها را به جان خرید و مادرش با چشمانی اشکبار با فرزند خردسالش -که هنوز صنف نهم مکتب بود در سحرگاه یکی از روزهای خزان 1372 وداع کرد.
وی برای ادامه تحصیل در ایران ماند. کمک خرجی که پدرش برای وی گذاشته بود به سختی تنها مصارف یک ماه وی را کفایت کرد. این در حالی بود که زمستان سرد و سختی هم پیش روی بود. با وجود کمی سن و سال، سختی و مرارت، روزهای رخصتی را به کارگری یا دستفروشی می رفت تا بتواند هزینه و مخارج تحصیل اش را تأمین نماید. البته او هرگز تنها به کار و تحصیل اکتفا نکرده بلکه به عنوان یک نوجوان آگاه نسبت به مسایل کشور و مردمش همواره در شرایط حساس نقش فعال و تأثیر گذار داشت و عضو بسیاری از جلسات و نشست های سیاسی – فرهنگی بود. با همه این مشکلات وی موفق شد در سال 1376 در امتحان ورودی مرکز جهانی علوم اسلامی از بین بیش از هزار نفر شرکت کننده از کشورهای مختلف خارجی رتبه اول را کسب نماید.
وی علاوه بر دروس دینی، دروس مکتب را هم ادامه داد و ضمن اینکه دانش آموز مستعد و کوشا بود، هرساله در مسابقات متعدد علمی – فرهنگی و هنری نه تنها در سطح منطقه و استان بلکه در سطح کل کشور ایران مقامهای برگزیده و ممتازی را در رشته های مفاهیم قرآن کریم، داستان نویسی، خوشنویسی و ... بدست آورد.
وی موفق شد پس از اتمام صنف دوازده در امتحان کانکور سراسری ایران در سال 1378 شرکت کرده و با رتبه ممتاز در رشته جامعه شناسی در دانشگاه تهران پذیرفته شود. وی در کنار تحصیل، سلسله فعالیت های منظم فرهنگی و سیاسی را در بین دانشجویان افغان آغاز نمود. برگزاری نشست های هم اندیشی بین دانشگاهیان و طلاب حوزه علمیه با هدف گسترش هماهنگی و همپذیری میان نخبگان فکری جامعه، برگزاری سلسله سمینارهای علمی – فرهنگی در باره تاریخ تحولات سیاسی افغانستان با هدف رشد و ارتقای ظرفیت های فکری - سیاسی دانشگاهیان افغانستان، فعال ساختن نشریات دانشجویان افغانها و تلاش در راستای هماهنگی همه تشکل های دانشجویی و فرهنگی افغانهای مهاجر، بخشی از فعالیت های وی در کنار تحصیل در دانشگاه بوده است. پس از اتمام مقطع لیسانس، در سال 1382 در مرحله ماستری (فوق لسانس) رشته علوم سیاسی (گرایش اندیشه سیاسی) به ادامه تحصیل پرداخت. با اتمام مرحله ماستری در کوتاه ترین زمان ممکن، با دفاع از تز ماستری اش به عنوان دانشجوی ممتاز مورد تقدیر قرار گرفت. در سال 1384 پس از موفقیت در امتحان تخصصی وارد مرحله دکتری رشته جامعه شناسی سیاسی گردید. علی رغم دشواری درسهای دوره دکتری، وی با احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت مردمش در دوره تحصیلی مقطع دکتری، سالهای 1385 و 1384 را به دلیل وجود دوره آموزش دوساله (چهار سمستر) مقطع دکتری، تنها ایام رخصتی اش را در افغانستان به سر می برد اما پس از پایان دوره آموزش و امتحان جامع دوره دکتری و تصویب موضوع رساله اش تقریبا به صورت دایم در افغانستان بوده است. وی در ضمن فعالیت های علمی، فرهنگی و سیاسی اش در افغانستان با نوشتن دو مقاله با درجه «علمی - پژوهشی» و چاپ آن در دو ژورنال علمی – پژوهشی موفق شد در سرطان 1389 به عنوان دانش آموخته ممتاز دوره دکتری مورد تقدیر قرار بگیرد. وی در تاریخ 15 سرطان 1390 با حضور تعدادی از مقامات سفارت افغانستان در تهران و دانشجویان افغان با امتیاز عالی از رساله دکتری‌اش با عنوان «تحلیل فرایند داموکراتیک سازی در افغانستان 2008-1907م» دفاع نمود. چنانچه آمد وی از ابتدای دوران تحصیل، همواره در بسیاری از اجتماعات سیاسی و فرهنگی مهاجرین حضور فعال و موثر داشته و نمونه آن درک محضر رهبر شهید استاد مزاری بوده است. شهید مزاری بارها وی را به عنوان یک نوجوان مستعد و موفق مورد تشویق و تفقد قرار داد.
وی به دلیل موفقیت های درخشان علمی و فعالیت های اجتماعی-فرهنگی اش در سال 1381 عنوان جوان نمونه پناهنده از سوی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در ایران معرفی شد.
با سقوط طالبان و آغاز تحولات سیاسی جدید، وی با احساس مسئولیت فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اش را در افغانستان متمرکز نمود و همواره به عنوان یک چهره تحصیلکرده و صاحب نظر در بسیاری از محافل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه ای کشور مطرح بوده است. وی در روز اول آغاز بکار جرگه ملی مشورتی صلح با حمایت نمایندگان و با تأیید رییس جمهور کرزی و اعلان حضرت صبغت الله مجددی به عنوان «منشی جرگه ملی مشورتی صلح» در ترکیب هیأت رییسه جرگه ملی مشورتی صلح معرفی شد.
وی در انتخابات اخیر ولسی جرگه از شهر کابل کاندیدا شد و توانست با حمایت گسترده مردم محروم و نسل جوان تحصیل کرده با آرای بالا به عنوان نماینده مردم کابل در پارلمان کشور انتخاب شود. او در انتخابات داخلی عضویت در کمیسیون های تخصصی ولسی جرگه توانست با رأی بالا به عنوان نفر سوم عضو کمیسیون امور بین الملل و سیاست خارجی شده و در طول دوره نمایندگی اش در پارلمان علاوه بر همراهی صادقانه با مطالبات مردم، در شرایط حساس توانسته است نقش مؤثر و مفید خود را با در نظرداشت منافع ملی افغانستان ایفاء نماید. وی در سال 1390 در کنگره حزب وحدت مردم افغانستان به رهبری استاد حاجی محمد محقق به عنوان معاون حزب انتخاب شد، اما پس از چندی به دلیل پاره ای ملاحظات استعفا داد. پس از آن با همکاری و هماهنگی جمعی از نیروهای دلسوز سیاسی و فرهیختگان دانشگاهی و با درک شرایط حساس سیاسی کشور «حزب ملت افغانستان» را بنیاد گذاشت. پس از طی قریب به یک سال فعالیت، مشوره و رایزنی با مجموعه عظیمی از نیروهای سیاسی، فکری و فرهنگی در اولین نشست عمومی حزب ملت افغانستان با حضور بیش از دوصد تن از اعضای شورای مرکزی طی یک انتخابات آزاد، سری و شفاف با اکثریت آراء به عنوان دبیرکل حزب ملت افغانستان انتخاب شد.

در ذیل به چکیده ای از مهمترین فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و دولتی وی اشاره می شود:
1ـ دبیر کل «حزب ملت افغانستان» (برحال)
2ـ نماینده مردم کابل در پارلمان افغانستان (برحال)
3ـ عضو کمیسیون امور بین الملل و سیاست خارجی پارلمان (برحال)
4ـ عضو هیأت پارلمانی افغانستان برای شرکت در پروگرام
Leadership در واشنگتن ـ آمریکا (1391)
5ـ عضو هیأت پارلمانی افغانستان برای شرکت در سمینار بین المللی «بررسی تعهد کشورهای عضو دادگاه بین المللی لاحه در مبارزه با جنایت جنگی». رم ـ ایتالیا (1391)
6ـ سخنران در سمینار «بررسی وضعیت سیاسی افغانستان در یک دهه گذشته». دانشگاه ارزروم ـ ترکیه (1390)
7ـ رئیس هیأت پارلمانی افغانستان برای بررسی وضعیت مهاجرین افغان در اروپا. هلسینکی ـ فنلند (1390)
8ـ مؤسس مشاور و استاد مؤسسه تحصیلات عالی «غرجستان» (بر حال).
9ـ صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه «سروش ملت» (برحال).
10ـ متخصص ارشد وزارت معارف در امور حقوق بشر (1387).
11ـ مشاور وزیر کار و امور اجتماعی (87-1385).
12ـ استاد مهمان در پوهنتون کابل (بهار 1386).
13- تدریس مضمون «روش تحقیق» برای استادان پوهنتون کابل (مرکز تحقیقات و پالیسی وابسته به پوهنتون کابل- بهار 1386).
14- رئيس مؤسسه توسعه افغانستان (از سال 1380 تا 1386)
15ـ دبير شوراي سياستگذاري فصلنامه توسعه (نخستين فصلنامه علمي- پژوهشي افغانستان در حوزه مطالعات استراتژيك) (86-1381).
16- مدير مسئول دوهفته نامه جهان معاصر (اجتماعي، فرهنگي و سياسي) (84-1382).
17ـ مديرمسئول ماهنامه پامير (نخستين نشريه دانشگاهيان افغانستان در ايران) (83-1379).
18ـ دبير سلسله سمينارهاي علمی «افغانستان در گذر تاريخ» (دانشگاه تهران 79-1378). 13ـ دبير سمينار «افغانستان و بررسي راهكارهاي صلح پايدار» (دانشگاه تهران 1380).
19ـ جوان نمونه پناهنده در ايران از سوي كميسارياي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (روز جهاني پناهنده- جوزای 1381).
20ـ مسئول گروه ناظر دوره آموزشي كوتاه مدت براي فارغ التحصيلان افغانستاني مقيم ايران در دانشگاه تربيت مدرس (1381).
21ـ عضو كميته شش نفره برنامه ريزي انتخابات نمايندگان لويه جرگه تصويب قانون اساسي افغانستان در ايران (ميزان1382).
22ـ عضو كميته شش نفره برنامه ريزي انتخابات رياست جمهوري افغانستان در بين مهاجرين ايران (ميزان 1383).
23ـ عضو هيأت رئيسه و سخنران سمينار بين المللي بررسي مسائل مهاجرين افغان در ايران (به ابتكار مؤسسه مطالعات بین المللی صلح ناروي) (تهران- ميزان 1382).
24- سخنرانی با موضوع «شهید مزاری؛ معمار اخلاقی کردن سیاست در افغانستان» در دانشگاه انقره- ترکیه (حمل 1388).
25- سخنرانی با موضوع «نسبت عدالت و آزادی در سیاست داخلی کشورهای مسلمان» در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی نجم الدین اربکان- ترکیه (حمل 1387).
26- سخنرانی با موضوع «نسبت اسلام و دموکراسی» در سمینار بین المللی چالش های دموکراسی در دنیای معاصر- امارات متحده عربی(دبی) (قوس 1387).
27- مصاحبه و شرکت در میزگردهای تخصصی در رسانه های داخلی و خارجی همچون؛ رادیو و تلویزیون بی بی سی، رادیو بین المللی فرانسه، رادیو دویچه وله آلمان، تلویزیون الجزیره و رسانه های داخلی.
28- انتخاب به عنوان «منشی جرگه ملی مشورتی صلح» - کابل (ثور 1389).
29ـ انتخاب به عنوان دانش آموخته دوره دکتری جامعه شناسی سیاسی - تهران (سرطان 1389).
30- چاپ بیش از 500 عنوان مقاله ژورنالیستی و چندین مقاله با درجه «علمی – پژوهشی» در ارتباط با موضوعات علمی و تحلیلی، مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان، منطقه و جهان در روزنامه ها مجلات علمی پژوهشی داخلی و خارجی.
31ـ عناوین کتابهای تألیف شده یا در دست تألیف:
1. جامعه شناسی سیاسی جنبش طالبان (رسالۀ ماستری زیر چاپ)؛
2. پیامدهای جهانی شدن در کشورهای جهان سوم؛ نمونۀ موردی افغانستان (زیر چاپ)؛
3. تحلیل فرایند دموکراسی در افغانستان (1907-2009م).(رسالۀ دورۀ دکتری


Wednesday, February 6, 2013

دنیای منی!

عباس عارفی"مشتاق"


دنیای منی!

تو بهرِ من مثالی ماه گردون
ندانستم مرا کردی تو افسون

همـین گویم که دنیای منی تو
الا ای مرحـمِ دلهای پر خون

نگارا! سائیلم تنها و بی کس
یکی لبخند برایم گنجِ قارون

کسی  جز توبه قلبم جا ندارد
به توگویم زعُمق قلب محزون

خدا داند مشتاق عاشقت است
تویی لیلی منم  مانند مجنون

زمستان 1389 کابل

Monday, February 4, 2013

رهبران

عباس عزیزی

رهبران

ای رهبران نشانه ای از
رهبران دهید
زان پولها که امدند مارا نشان دهید
دانم سگان تان خورند گوشت گوسفند
برگشنگان این وطن یک لقمه نان دهید
ان قصرهای مرمرین نوش جان تان
بر بی پناه ملک تان سایه بان دهید
این شهرک از فلانی وان شهرک از فلان
ملت به جیب تان شده جیبی تکان دهید
نی نی بعید میرسد بخشش ز حرص تان
از بخل و آز تان زیاد تر نشان دهید
از بی مروتی ی تان ماسیر میشویم
اصلیت و شهامت خود را نشان دهید
شایدکه بچه ای وکیل دارد چهل شکم
بازم اگر کم است بر پارلمان دهید

(عباس عزیزی)

Sunday, February 3, 2013

زندگینامهء استاد علی عالمی کرمانی


استاد علی عالمی کرمانی
 
·      مشخصات فردی:

نام و نام فامیلی: علی عالمی کرمانی،

سال تولد: 1340،

محل تولد: قریۀ پیتاب شور لعل؛ ولی بزرگ شده در قریۀ سفیددیوار کرمان و سومین فرزند در میان فرزندان زنده ماندۀ پدر،

وضعیت: متأهل و دارای 4 فرزند،

·      تحصیلات:

1.   ابتدایی دولتی: مکتب ابتدایی منطقۀ کرمان در افغانستان،

2.   ابتدایی حوزوی (تا مقطع جلدین لمعه): مدرسۀ علمیۀ دهن سفیدآب سرجنگل،

3.   حوزوی عالی (تا مقطع خارج اصول): حوزۀ علمیۀ مشهد مقدس (جمهوری اسلامی ایران)،

4.   دانشگاهی: دانشگاه شهید با هنر کرمان (جمهوری اسلامی ایران) و رشتۀ تحصیلات دانشگاهی:

4.1.      کارشناسی؛ زبان و ادبیات انگلیسی،

4.2.      کارشناسی ارشد یا ماستری؛ آموزش زبان انگلیسی،

·      اثر:

1.   تألیف:

1.1.      خاطرات لویه جرگۀ تصویب قانون اساسی (به زبان دری)،

1.2.      زبان و جنسیت (به زبان انگلیسی)،

1.3.      انگلیسی برای اهداف خاص (به زبان انگلیسی و کار مشترک سه نفر از دانشگاه شهید باهنر کرمان)،

1.4.      دیدگاه مکتب تشیع به فراگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی یا زبان دوم (به زبان انگلیسی و تز مقطع کارشناسی ارشد)،

1.5.      از کرمان (افغانستان) تا کرمان (ایران) و تا نیوکسل (استرالیا که در واقع خاطرات و اتوبیوگرافی است و تا هنوز کامل نشده است؛ به زبان دری)،

1.6.      طنز و تأثیرات آن در تعزیۀ صحنه آفرینان کربلا (به زبان دری)،

2.           ترجمه (از زبان انگلیسی به دری):

2.1.      هزاره ها (تاریخ، فرهنگ، سیاست و اقتصاد)،

2.2.      افغانستان از جهاد تا جنگ های داخلی،

2.3.      بوش در جنگ،

2.4.      آنسوی گذرگاه خیبر،

2.5.      ظهور افغانستان نوین،

·       تجربیات:

1.   تدریس در مدارس خود گردان در اواخر دهۀ شصت،

2.   تدریس در دانشگاه بامیان در نیمه های دهه هفتاد،

3.   مسؤولیت دپارتمنت زبان های خارجی در این دانشگاه در نیمه های دهۀ هفتاد،

4.   عضویت خبرگزاری وحدت در بامیان در نیمه های دهۀ هفتاد،

5.   مدیریت مدرسۀ خودگردان هجرت در اواخر دهۀ هفتاد،

6.   سردبیری هفته نامۀ میثاق وحدت از اواخر دهۀ هفتاد تا اوایل دهۀ هشتاد،

7.   تدریس در دانشگاه بامیان در سال 83،

8.   مسؤولیت دپارتمنت زبان های خارجی در دانشگاه بامیان در سال 83،

9.   مسؤولیت روابط فرهنگی و بین المللی دانشگاه بامیان در سال 83،

10.         مشاور و مترجم در وزارت احیا و انکشاف دهات، در سال های 84 و 85،

11.         تدریس در جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال های 86 و 87،

12.         تدریس در مؤسسه تحصیلات عالی کاتب در کابل در سال 88،

13.         تدریس در مؤسسه تحصیلات عالی اشراق در هرات در سال های 89 و 90،

·       افتخارات:

1.   اشتراک در بیشتر محافل تصمیم گیری های کلان کشوری در دهه هفتاد،

2.   همکاری در پروسۀ تسوید قانون اساسی در میان مهاجرین افغانستانی مقیم در حوزۀ جنوب و جنوب شرق ایران در بهار سال 82،

3.   نمایندۀ انتخابی مهاجرین افغانستانی مقیم در حوزۀ جنوب و جنوب شرق ایران در لویه جرگۀ تصویب قانون اساسی در زمستان سال 82،

4.   همکاری در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان بسیج کننده ارشد، در حوزۀ جنوب و جنوب شرق ایران در اواخر تابستان و اوایل خزان سال 83،

5.   عضویت در گروه مترجمین استراتژی 15 سالۀ دولت افغانستان در سال 85،

6.   شرکت در لویه جرگۀ عنعنوی و تصمیمگیری در مورد انعقاد معاهدۀ استراتژیک با ایالات متحدۀ امریکا در سال 90،

7.   دریافت پناهندگی سیاسی از استرالیا در بهار سال 91،

8.   عضویت در فدراسیون هزاره های مقیم استرالیا در سال 91،

هم اکنون با خانواده در شهر نیوکسل، یکی از شهرهای ایالت نیوساوث ولز، در استرالیا زندگی می کند.