Monday, March 25, 2013

زهرا حسین زاده



زهرا حسین زاده

زهرا حسین زاده
زهرا حسين‌زاده يا به خوانش هموطنان«جواهر»،21 دلو(بهمن) 1358 در ولسوالي لعل و سرجنگل از توابع ولايت غور ديده به جهان گشود. يكساله بود كه اندوه بزرگ مهاجرت در جانش رخنه بست تا او بيش از سه دهه ساكن گلشهر در مشهد مقدس گردد. در رشته علوم تجربي ديپلم گرفت و تا مقطع كارشناسي ارشد فلسفه و كلام ادامه تحصيل داد. از سال 78 به طور جدي به ادبيات رو آورد و طبع خود را در قالب‌هاي مختلف ادبي آزمود. از او آثار فراواني در مطبوعات ايران و افغانستان منتشر شده است. شعر، اصلي ترين دغدغه ايشان، دو مجموعه با نام‌هاي «نامه‌اي از لاله كوهي» و «پلنگ در پرانتز» را براي او به ارمغان داشت كه توسط انتشارات عرفان و سپيده باوران به چاپ رسيده است و يك مجموعه هم با نام « دو پاره شمايل بر پوست گوزن» آماده چاپ دارد.حسين زاده در بيشتر قالب‌هاي شعر موفق عمل كرده است اما در غزل بيش از بقيه مشهور است. مهاجرت، رنج‌هاي زيادي برايش به همراه داشته است آنقدر كه  هنوز مزارع پنبه تربت جام ، كوره‌هاي آجرپزي شترك و باغ‌هاي سيب خراسان را از ياد نبرده است.
ايشان در مسووليت‌هاي مختلفي ايفاي وظيفه نموده است كه مهم‌ترين آنها عبارتند از:
1- رياست بنياد رهبر شهيد در مشهد بين سالهاي 76- 74
2- مديريت مدرسه فاطمه‌الزهرا (س) بين سالهاي 76- 75
3- رياست انجمن شاعران و نويسندگان جوان در دفتر هنر و ادبيات مقاومت افغانستان بين سالهاي 82-‌78 
4- عضويت در موسسه « دردري» و تحريريه مجله خط سوم از سال 82 تا به اكنون
5- عضو تحريره حكايت و …
زهرا حسين‌زاده همچنين، سالها به تدريس زبان و ادبيات فارسي،ادبيات عرب، دين و زندگي، منطق، مكاتب ادبي، تاريخ اديان و… در حوزه‌هاي علميه و مدارس خودگردان مهاجرين اشتغال داشته  و باري به عنوان معلم نمونه انتخاب شده است.
حسين‌زاده دربيش از صد مسابقه و جشنواره  علمي، فرهنگي و هنري حائز رتبه‌ گرديده است كه در اينجا به تعدادي از آنها كه فقط مرتبط به ادبيات است، اشاره مي شود:
1- مقام اول شعر در دومين جشنواره ادبي قند پارسي
2- مقام سوم شعر در سومين جشنواره ادبي قند پارسي
3- مقام دوم شعر در چهارمين جشنواره ادبي قند پارسي
4- مقام اول شعر در پنجمين جشنواره ادبي قند پارسي
5- مقام اول شعر در جشنواره فرهنگي – تبليغي طوبي در ارديبهشت 1378
6- مقام اول شعر در جشنواره فرهنگي – تبيلغي طوبي در اسفند 1388
7- رتبه برتر شعر آزاد در چهارمين جشنواره شعر رضوي مشهد درآبان 1385
8- رتبه برتر شعر آزاد در پنجمين جشنواره شعر رضوي مشهد در آبان 1386
9- رتبه برتر شعر رضوي در ششمين جشنواره شعر رضوي مشهد در 1387
10- رتبه برتر شعر رضوي در هفتمين جشنواره شعر رضوي  مشهد در 1388
11- رتبه برتر شعر رضوي در نهمين جشنواره شعر رضوي مشهد در1390
12- مقام اول  شعر رضوي درنهمين جشنواره شعر رضوي خراسان  در 1390
13- مقام اول شعر در نخستين كنگره سيد جمال در دانشگاه بين‌الملي امام خميني
14- مقام اول شعر در جشنواره هنر متعالي در 1388
 15- تقدير شده در هفتمين كنكره شعر و داستان بندرعباس در آذر 1386
16- تقدير شده  درهفتمين جشنواره شب هاي شهريور
17- برنده  در جشنواره شعر عاشورايي حوزه در اسفند 1384
18- مقام دوم شعر در همايش دانشجويي ادبيات عاشورايي در 1390
19- مقام دوم داستان در چهارمين جشنواره نشريات تجربي در پاييز 1383
20- برگزيده در شب شعر كوثر در تيرماه 1387
21- مقام دوم شعر در مسابقات بزرگ شميم رحمت
22-  برنده خاطره نويسي در اولين جشنواره سراسري اعتكاف در 1391
23- تقدير شده در جايزه صلح سيمرغ در 1391

منبع: وبسایت غرجستان 

Wednesday, March 20, 2013

بانو


عباس عارفی "مشتاق"

بانو

لبانــش غنـــچهٔ گــل است بانو
صدایــــش مثل بلبل است بانو

ز عشقش دل به دریامیزنم من
چه زیبا و چه مقبول است بانو

نمی آید در این روزها به مکتب
گمانم خـــیلی مشغول است بانو

به چشمانش نمیدانم چه راز است
نگاهــش خیلی مجهول است بانو

اگــر پرسنـــد مثالی گو برایش ؟
شــــکر بــا آب محلول است بانو

خداوندا! رسان دستــــش به دستم
شفـــایی قلب مقــتول اســت بانو
عباس عارفی

Saturday, March 16, 2013

گذری بر پیشینه تاریخی هزاره ها:

حبیب الله حقتاش

گذری بر پیشینه تاریخی هزاره ها:

هزاره‌ها یکی از ساکنین بومی افغانستان می باشند و بیشتر شیعه مذهب هستند. هزاره ها در افغانستان سومین گروه قومی عمده را تشکیل می‌دهند. بر پایه برخی منابع، جمعیت آنها تقریباً ۲۷٫۵ درصدکل جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند اما برخی ها جمعیت آنها را حدود ۱۸٪ پیش بینی می‌کنند. هزاه ها بیشتر در مناطق مرکزی افغانستان سکونت دارند که این مناطق بیشتر به هزاره جات و هزارستان معروف است. زبان: هزاره‌ها به زبان فارسی دری، با گویش هزارگی صحبت می‌کنند و فرهنگی مشابه با اقوام فلات ایران دارند. در گویش هزارگی تعدادی واژه‌های عربی، ترکی و مغولی وارد شده‌ است. این گویش برخی از ویژگی‌های دستوری دری سده چهارم و پنجم هجری را در خود حفظ کرده‌ است. در لهجه هزارگی دو حرف (د) غلیظ و (ت) غلیظ نیز وجود دارد که تلفظ شان نزدیک به تلفظ آن حروف در پشتو و اردو است. میزان تفاوت لهجه هزارگی با فارسی معیار در لهجه جاغوری بسیار زیاد و در لهجه دایزنگی کم است. دین: هزاره‌ها عمدتا شیعه دوازده امامی و برخی اسماعیلی هستند و گروه سنی و گروه های دیگر نیز وجود دارد. امکان دارد هزاره‌ها در اوایل قرن شانزده میلادی در دوره ایلخانیان و محمد خدابنده الجایتو از اسلام سنی به شیعه گرویده باشند. هزاره‌ها در زمان حکومت شاه عباس صفوی به دین اسلام شیعی گرویدند. برخی نیز موافق نیستند، مثلًا علی اکبر تشدید درباره قدمت تشیع در کوهستان غور می‌نویسد: «مرکز شیعیان غیور یا مسلمین غور اولین تمرکز شیعه در بلاد غور بوده‌است. زیرا بین سال‌های ۳۵ تا ۴۰ هجری مسلمان شده‌اند و در زمان خلافت علی بن ابیطالب، جعده بن خبیره المخزومی که خواهرزاده علی بن ابیطالب بود، از طرف وی به حکومت خراسان منصوب شد. به خاطر رفتار شایسته جعده، مردم غور داوطلبانه به علی بن ابیطالب محبت می‌ورزیدند. امرای غور که وضع را کاملا انسانی می‌یابند، بدون جنگ سر بر خط فرمان علی بن ابیطالب گذارده به دین اسلام گرویدند. به پیشنهاد جعده، علی بن ابیطالب فرمان حکومت سرزمین غور را به خاندان ((شنسب)) که امرای قبلی آن سامان بودند صادر کرد و این فرمان‌نامه قرن‌ها در آن خانواده محفوظ بود و مایه افتخار و مباهات آن دو زمان به شمار می‌آمد نام هزاره ها: کلمه (هزاره)ترجمه فارسی لغت مغولی (مینگان)که معرف یک اجتماع بزرگ از قبیله مغولی می‌باشداست. نژاد: هزارها از جمله چندین نژادی‌های هستند که اطلاع چندانی از منشا و مبدأشان از آغاز خلقت تا قرن پانزدهم در دست نیست. با این حال چندین نظریه وجود دارد: هزارها به عنوان بومی ترین مردم هزارجات، هزارها به عنوان نژاد مغولی کامل، هزاره‌ها به عنوان ترک مغولی هزاره‌ها به عنوان مجموعه‌ای از گروههای قومی دیگر هزاره‌ها به عنوان نژاد تبتیان و گورخان پیشینه : مورخین عرب و خراسان هزاره‌جات را به نام‌های غرجستان – غرج الشار – گُرستان یاد کرده اند و حدود چهارگانه آن را از جانب غرب به هرات و بادغیس و از طرف شرق به کابل – از سمت شمال به جوزجان و از سوی جنوب به غرنی پیوست دانسته‌ اند. به قولاین حقول تاریخدان عرب، غرجستان کشوری بزرگی بوده ‌است که موسوم به مملکت غرجه یاد شده‌است. در اغلب کتب تاریخ عرب و خراسان، هزاره‌جات به نام غرجستان یاد شده که وسعت آن خیلی از وسعت کنونی آن فراتر بوده و شامل غور، بامیان، ارزگان، بلخ، سمنگان وغزنی می‌شد. _اکادمیسین پوهاند عبدالاحمد جاوید در یکی از مقاله‌هایش تحت عنوان بحثی پیرامون اقوام و طوایف افغانستان می‌نویسد: طوریکه دیدیم سرزمین خلج نزدیک کابل و غزنی بوده‌ است و خلج ها در همین حدود می‌زیستند و هنوز در زمین داور علاقه‌ای به نام خلج معروف است. اما در اینکه تلفظ صحیح به فتح دوم است یا سکون آن اختلاف است. این کلمه هنوز در هند و افغانستان با سکون دوم و (و) در ایران به فتح دوم تلفظ می‌گردد. اصطخری ابن حوقل ویاقوت حموی چنانکه دیدیم حرف دوم را ساکن ضبط کرده‌اند و اما معنی حرف اول و دوم را به فتحه نوشته و به گمان اغلب به سکون دوم درست‌تر می‌نماید. خلاصه اگر بپذیریم که کلمه غلجی همان خلجی است و ریشه آن را از غرچ بدانیم. اما بنابر عقیده بعضی اگر آن را از شکل ترکی قلچ تصور کنیم تلفظ آن با فتح دوم خواهد بود. عقیده بر این است که این کلمه ترکی نبوده خاصه با قلج ترکی ارتباطی ندارد و غالباً کلمه خلج شکل دیگر غرچ است. کلمه غرچه در ادبیات فارسی دری بمعنای کوهی مقابل روستایی آمده و از لحاظ اتساع معنی بمعنای ساده و ابله نیز به کار رفته‌است. قرن بیستم: در قرن بیستم میلادی هزاره‌ها به عنوان شهروندان درجه دوم کشور در افغانستان به حساب می‌ آمدند و گاهی حتی به عنوان برده با آنها از طرف دولت مرکزی رفتار می‌شد. بعد از کودتای سال ۱۹۷۸ که درپی آن گروه کمونیستی خلق به قدرت رسید، کم کم هزاره ها برای برابری حق شهروندی خود نسبت به دیگر شهروندان افغانستان شروع به انجام کار‌های سیاسی کردند. رهبران اسلامی هزاره مانند؛ عبدالعلی مزاری با الهام گرفتن از حرکت‌های اسلامی کشور های همسایه، حزب‌ سیاسی را بنیان گذاری کرد. بعد از خروج ارتش سرخ از افغانستان وپایان حکومت کمونیستی با مرگ دکتر نجیب الله افغانستان وارد جنگ های داخلی شد. هزاره با ساختن حزب وحدت سعی در حفظ کردن قدرت سیاسی خود کردند؛ در سیاست جدید حزب دیگر مذهب جایی اصلی خود را نداشت و بیشتر کوشیده می‌شد تا از تمام قوای هزاره یک انسجام کلی بسازد. قرن بیست ویکم : با ورود نیروهای ائتلاف به افغانستان در سال ۲۰۰۱ حکومت طالبان سقوط کرد. قانون اساسی جدید، ورود همه شهروندان افغانستان را به نظام و حکومت اجازه می‌دهد؛ از همین رو امروز هزاره‌ها توانستند بیش از ۲۰ درصد از کرسی‌های پارلمان افغانستان را در انتخابات ۲۰۱۱ از خود کنند. به گفته اسناد رو مونسوتی، استاد دانشگاه حقوق بین الملل در ژنو ؛ این حرکت سیاسی مورد انتقاد سیاستمداران پشتون شده‌است. با وجود قوانین جدید که بر اساس آن حقوق همه شهروندان را یکسان می‌داند؛ اما هنوز هم حرکات نژاد پرستانه‌ای علیه این مردم صورت می‌گیرد. در سال ۲۰۰۷ قبایل کوچی با حمله به روستاهای هزارگی باعث آواره شدن هزاران تن از هزاره شده و ده‌ها نفر هرساله در پی حملات آنان کشته می‌شود. سازمان‌های غیر دولتی گزارشی مبنی بر بدتر شدن وضعیت حقوق شهروندی‌ هزاره هاو حملات نژاد پرستانه علیه آنها هشدار داده‌اند .
حبیب الله حقتاش
22/9/1391 کابل

Thursday, March 14, 2013

دوبیتی های هزارگی

محمدرضا احسان


دوبیتی های هزارگی
نوروز
بیـــا نوروز کــه دل ده انتــظاره
دلِ غــــریب مو خـواستار بهـاره
بیا اکنون، که رای تـو پاکِ پـاکه
دل مــردم بــرای تـو بــی قــراره

دولت دل جم
مو غور موریم ولی سرک مو خامه
لاظه لاظــه خــطری د
وز و دامــه
مو تیر مونیم هزاران مشکل اینــج
ه
ولی دولت مو شـیشته دل شی جامه

چیشیم درا
دیـــده گلی استوم چیشــیم درای تو
زود تـــر بیه کنوم دل ره فدای تو
اگــــه از مه بخوایی هست و بودم
یگـــــبارگی بریزوم پیـــش پای تو

بی وفای
گفــتی می یــــوم ولی خبر تو نیه
ده عــشق پاک مه اید باور تو نیه
مه مــــوسوزوم ده بین قوغ آتیش
یک ذره رحم ده دل و سر تو نیه

به بهانه ی نوروز

حسین مهدوی محصل سال دوم دانشگاه هرات


به بهانه ی نوروز
                                             
عید نوروز و فرا رسیدن سال نو را برای فرد فرد ملت افغانستان و بخدمت گزاران راستین ملت و کشور بخصوص مردم علم پرور و شریف لعل و سرجنگل تبریک عرض میکنم و سلام و دورد خالصانه خود را به پیشگاه حضرت مهدی تقدیم می دارم
با فرا رسیدن بهار فصل نوی در طبیعت آغاز میشود و من به حول و قوه ی الهی و به همت دولت و ملت امیدوارم فصل نوی هم در زنده گی ملت شریف لعل وسرجنگل آغاز میشود، ملت ما به برکت تجربه های بی نظیر دوران جنگ به ملتی تجربه دار، هوشیار و پر از نشاط تبدیل شده و این ظرفیت و قابلیت را یافته است که بتواند نمونه های برجسته و آموزنده یی را در سایه علم و دانش در مقابل سایر ولایات و ولسوالیها داشته باشد که این کار به حرکت مداوم و تلاش پیوسته و خستگی ناپذیراز سوی جوانان و کمک مردم نیازمند است؛ کاری است تدریجی و قدم به قدم که ان شأالله در سایه استقامت جوانان ما به نتیجه خواهد رسید. ملت ما درعرصه های مختلف، قابلیت و ظرفیت خود را به اثبات رسانده است.
حالا نگاهی به سال پایان یافته91 اگر بکنیم میبنیم سال91 مثل همه دوران زنده گی انسان سالی بود مشتمل بر غم ها و شادیها توانایها و کاستی هامثل این که همه ی زنده گی انسان مشمول این قاعده کلی است شمامردم توانستید تعداد زیاد فارغین را نسبت به سالهای گذشته فارغ کند که بیشترآنها در تحصلات عالی راه پیدا کرده و ازآنجمله 50 نفردرطیب، انجینری، حقوق و اقتصاد موفق شدند. من برای تمام جوانان و پدران و مادران آنها تبریک میگویم و جوانان که امسال انشاءالله امتخان کانکور را در پیشرو دارند میخواهم که  به اندازه زیاد سعی کندکه دوباره هویت مردم خود را به اثبات برساند. و در آخرمیخواهیم به دو نکته اشاره کنم
1-   ملت شریف لعل و سرجنگل! ما داریم به انتحابات آینده نزدیک میشویم اگر شما مردم حسابدهی با کارمندانی دولتی، وکلای پارلمان و شورای ولایتی نداشته باشید چگونه میتوانید بین اشخاص های که در آینده میخواهند کاندید شود فرق قایل شوید در صورتی حسابدهی شفاف بین مردم و وکلای منتخب وجود نداشته باشد ملت هیچگاهی بسوی ترقی پشرفت نخواهد رفت شما باید حساب بگیرید تا آینده روشن باشد؛ که راستین است که خاین مباشد
2-   از مدیران و معلمان مکاتب تقدیر و قدردانی کرده و این همه موفقیت شاگردان را مربوط به تلاش های آنها میدانم و از معلمانی که نمی تواند بشکل درست برای شاگردان تدریس کند دوستانه تقاضا مینمایم که مانع رفتن شاگردان بکابل وهرات نگردد. یکبار دیگرازخداوند متعال برای همه ملت افغانستان و به ویژه مردم علم پرور لعل و سرجنگل عزت و سربلندی خواستارم.
وسلام علیکم ورحمتهُ اللهِ وبرکاتهُ
حسین(مهدوی)محصل  سال دوم دانشگاه هرات   
                             h.mahdavi4@yahoo.com ایمیل آدرس

Tuesday, March 12, 2013

آیا مزاری شخصیتی بود که برای نجات یک قوم تلاش داشت یا فراتر از یک قوم، برای نجات افغانستان می اندیشد؟


آیا مزاری شخصیتی بود که برای نجات یک قوم تلاش داشت یا فراتر از یک قوم، برای نجات افغانستان می اندیشد؟


افغانستان کشوری است که در آن اقوام ساکن در کشور بنام های مختلف زندگی می کنند، پشتون، تاجک، ازبک، هزاره، پشئی، نورستانی، قزل باش و سایر اقوام گلهای است که بوستان زیبای کشور را زیبا ساخته است. مزاری با داشتن عقیده محکم اسلامی و بررسی اساسات اسلامی در افغانستان وارد قیام در داخل کشورگردید و می گفت! اگرحکومت به اساس دین است مردم هزاره نیز مسلمان است اگر به اساس افغانیت است هزاره و سایراقوام نیز افغان است و اگربه اساس مذهب است و هزاره نیز به مذهب خود افتخاردارد و در اولین گام از حرکت خود گفت: من طرفدار برادرکشی و مسلمان کشی در افغانستان به هیچ صورت نیستم از نظرمن این جریان سیاسی حاکم به نفع هیچ کس و هیچ قومی در کشور نیست و بیائید عادلانه به بحران موجود در کشور از راه گفتگو و مذاکره پایان دهیم و یا می گفت حق خواستن به مفهوم دشمنی باکسی نیست نمایش دادن لیاقت دیگران را نمی تواند نفی کنند و یا می گفت وحدت ملی و عدالت اجتماعی زمان میتواند در افغانستان تحققق پیدا کنند که به تمام اقوام ساکن در افغانستان در ساختن نظام سهیم باشد این فریادها ثابت می سازد که مزاری رهبری مردم هزاره ها و اقلیت های ساکن در افغانستان نیست بلکه به تعبیر خودش انحصار طلبی را در هرچیزی توسط هرکس و بوسیله هرنژاد محکوم می کنند زیرا بابه مزاری است که جوالی گیری در  داخل حکومت اسلام درافغانستان رامحکوم نموده و عدالت اجتماعی را شرط پیروی از حق میداند ناچاراست یا با گلوله فریاد های حقه مزاری را جواب دهید و ناچار تا فریاد تحکیم وحدت ملی مزاری را که باحضوری تمام اقوام ساکن درکشورمشکل میگرد جواب دهید و اخلاق اسلامی و منطق قومی او برای دیگران قابل هضم نبود زیرا آنان جوالی گری را میراث تاریخی هزاره ها و اقلیت ها میدانست و همیشه اعلام میکرد که هفت متر ریسمان سهم هزاره ها در افغانستان است و عدالت زمان تحقق پیدامی کنند که این هفت متر ریسمان تبدیل به دوازده متر ریسمان گردد. این منطق پوج عزم مزاری را در گرفتن حق اقلیت ها و آزادی این توده های محروم محکم ترساخت و امیدواری مزاری را نسبت به آینده بیشترساخت و سرانجام تعهد سپرد که با خون خود رسمیت مذهب شیعه را در جریده های افغانستان ثبت نماید و با خون خویش این زندان تاریک ، بنام افغانستان را تبدیل به کشور آزاد برای تمام اقلیت ها نماید. سرانجام این تعهد خود را به 22 حوت عملی نموده و چهره عدالت خواهی و اندیشه عالی او را خاموش و وادار به غروب می نماید. این فریادهای مزاری همچنان جاویدان است هیچ تاریخی نمی تواند منکر فدا کاری این ابرمرد حماسی کشورباشد. نظریات و طرحهای سازنده قبلی درجلسه بن فوق العاده می درخشید .(اشتراک تمام اقوام افغانستان درتشکیل حکومت فراگیر) این بیانیه مزاری از حنجره یونس "قانونی " و شخصیت های دیگر از برادران پشتون خارج به گوش رسید تا این بود که موفق به تشکیل حکومت مورد قبول عموم مردم در کشور گردید و فریادهای برحق مزاری، قادر به گشایش دروازه های معارف و تحصیلات عالی برای هزاره ها و سایر اقوام و اقلیتهای ساکن در کشور می گردد. فریاد های مزاری دولت کنونی کشور را قادر به ساختن اردو و پولس نیرومند در داخل کشور ساخت و افغانستان را دارای قانونی اساسی مورد قبول همه را به ارمغان آورد. امروز شخصیت مزاری به عنوان چهره عدالت خواه برای حکمتیار و همفکران او ثابت می شود و مزاری را موسس یک حماسه تاریخی در داخل کشور می پذیرد. امروز مزاری یونس خالص ها  را جبراً به پذیزیش هزاره ها در ساختمان نظامی و سیاسی افغانستان وادارمی نماید و آرامش افغانستان را در گیرو حضورهزاره ها در افغانستان می قبولاند بدین لحاظ میتوان گفت که مزاری یک هزاره نبود، بلکه او یک اندیشمند عادل در افغانستان بود و فراتر از حقوق هزاره ها در افغانستان موضع میگیرفت و برای نجات افغانستان تلاش می کرد. مزرای پیام آزاد زیستن مردم را به تمام آزادی خواهان دنیا میدهد و حادثه افشار را به عنوان جنایات تاریخی و قصابی انسانها در داخل کشور و تاریخ کشور ثابت می کنند و خودش با کوله بار از خاطرات از ظلم ها و ستم ها به که برای مردم کشور پیش آمده راهی خاک بلخ میگیرد.                                                                                                                                                           
نویسنده: قربانعلی "الفت"
فرستنده: تقی حسین زاده
ماهنامهء علم و عمل

Sunday, March 10, 2013

گریه کردم



عباس عارفی "مشتاق"
 گریه کردم

درفـــراق یـار شب ها گریه کردم
گــــوشه‌ء تنــهای تنها گریه کردم

گــریه کردم گــــریه کردم تا سحر
از سـرِ شب تا به فردا گریه کردم

مثلِ مجنون من دویدم روز و شب
بـهرِ اودر کـوه صحرا گریه کردم

در نـــبودِ چشـــم هــایی شـــوخ او
گـــاه و هـرگاه به رؤیا گریه کردم

نـاله هایــم کرد اثر درکوه و سنگ
چون نـکرد بر یارآنگاه گریه گردم

"گریــه برهردرد بی درمان دواست"
زان سبب من گاه و بیگاه گریه گردم

تابستان 1390 گرماب

یک نگاه به ولسوالی لعل وسرجنگل


یک نگاه به ولسوالی لعل وسرجنگل

مردم علم پرور، فرهنگ دوست، صادق، پر تلاش و مبارز، که در اکثر مناطق لعل و سرجنگل شور و شوق فراگرفتن علم و دانش میان تمام اقشار این جامعه دیده میشود، پدران و مادران با وجود آنهمه مشکلات اقصادی که دامن گیر شان می باشد فرزندان خویش را اعم از دختر و پسر به مکتب روان کرده تا دیگر مثل آنها از بی سوادی رنج نکشند.

علم دوستی و دانش پروری جزسرشت این مردم شده است و دختر خورد سالی با لباس کهنه و فرسوده  در مناطق فقر نشین در حالیکه چوپانی میکند کتاب در دست داشته و درس میخواند ، با این شور و شوق که در ولسوالی لعل و سرجنگل به علم و معرفت وجود دارد در قسمت معارف آن توجه جدی و لازم صورت نگرفته است، بیش از شصت درصد مکاتب این ولسوالی تعمیر نداشته و شاگردان در آفتاب سوزان به فراگیری درس شان می پردازند وضع امنیتی در کل خوب است و تأمین امنیت بیش از آنکه محصول فعالیت های نهادهای امنیتی باشد، دستاورد و نتیجه صلح دوستی خود مردم است.

شرایط اقتصادی: وضعیت اقتصادی در این ولسوالی نگران کننده بوده و فقرشاید هم زاده مردمان این منطقه باشد و از جانب دیگر هیچ کسی برای فقرزدای، این منطقه تلاش بنیادی نکرده و ریشه کن سازی فقر با طرحهای دقیق اقتصادی امکان پذیر میباشد .

بنا براین مردم در چرخه ای زندگی میکنند که محصول آن قابل کفاف نمیباشد، بعضی مناطق مردم مشغول مالداری اند، اما آب و هوای سرد زمستانی، عدم راه های مواصلاتی برای انتقال آنها به خاطر فروش به شهرها و ولایات دیگر از مشکلاتی اند که این محصولات نیز ارزش اقتصادی خود را از دست داده است ، درآمد در حدی نیست که تأمین زندگی یک خانواده را نماید، اقتصاد این مردم در حال رشد نبوده فقط به اندازه می باشد که در فصل بهار و تابستان جمع و در فصل زمستان آنرا مصرف کنند، کار اقتصادی این مردم همیشه از صفرشروع شده و دوباره به صفرختم می گردد، وزارت زراعت و مالداری که یکی از مکلفیت هایش حمایت از بخش کشاورزی، باغداری و مالداری بوده که تاهنوز در لعل و سرجنگل هیچ برنامه برای بهبود وضعیت اقتصادی و زراعتی این مردم نداشته که این خود باعث فقر در بین مردم گردیده.

 همچنان وضع بهداشتی در این ولسوالی با وخامت جدی مواجه می باشد پزشک متخصص وجود نداشته بعضی از مناطق دور افتاده امکان دست رسی به همان مرکز بدون تجهیز را هم ندارد حتی برای بدست آوردن یک عدد قرص پراستامول باید ساعتها را ه، را طی کرده تا آنرا بدست آورد افراد که کار صحی میکند اکثر شان شاید کورسهای کوتا ه مدت کمک های اولیه راهم نگرفته باشد که در مان اکثر امراض ازعهده آنان خارج است بیشتر اطفال و زنان از امکانات بهداشتی محروم اند حتی بصورت سطحی در مورد بهداشت فکر نکرده که این وضع باعث شیوع امراض در بین مردم میگردد، در این قسمت وزارت صحت مسئولت دارد اما تا هنوز کدام اقدامی جدی برای حل مشکل مردم نکرده است اینها واقعیتهای است که هیچ کسی آن را انکار نمی تواند.

بازسازی: بازسازی و نوسازی درین ولسوالی وجود ندارد، بازار لعل که مرکز این ولسوالی است، قبل از آنکه وارد ولسوالی شوید به فکر یک بازاری با سرک پخته می باشید که با وارد شدن در آن تمام امیدهای ازبین رفته به فکر فرو می روی که آیا در افغانستان دولتی هم وجود دارد ؟ با حضور سرمایه دارترین کشورهای جهان و کمک های میلیارد دالری، که برای توسعه و بازسازی افغانستان وارد این مملکت شده است در این حالت درمیان خواب یا بیداری زندگی میکنی، با دیدن بازار لعل به یاد زمان های می افتی که در افغانستان جنگهای داخلی وجود داشت که هیچ خود را نمی توانی قانع سازی که در این ولسوالی ارگان ها دولتی هم وجود دارد، لعل را نمیشود گفت که مرکز یک ولسوالی باشد در صورتیکه از امنیت کامل برخورداراست، خیلی جالب است که اکثر احزاب سیاسی در این ولسوالی فعالیت دارد و یک تعداد جوانان را مصروف فعالیتهای حزبی می کنند و تعجب آور است که فلسفه وجود این احزاب چیست؟ و همگی در یک منطقه دفتر داشته و فعالیت میکند ولی تا هنوز به عنوان یک حزب چرا از وضعیت غم انگیز این منطقه به دولت مردان این دولت شکایت نشده است.

فلسفه حزب یا ساختار سیاسی تنها جمع کردن رأی مردم و گرفتن پول از جوانب مختلف و یا رسیدن به فلان چوکی دولتی نیست، بلکه یک بخش آن رسانیدن فریاد مردم به گوش دولت مردان بوده که با دیدن وضع نابسامانی لعل و بی توجهی های که در این ولسوالی صورت میگیرد، هر فرد به عنوان یک شهروند در پیشگاه وجدان خود احساس خجالت می کند. که برای بهبود این وضع و نابسامانی ها همگی مسئولیت دارد به خصوص وکلا، صدای مردم را شنیده و به برای گرفتن حقوق ملت شان مبارزه کنند اگرنه در مقابل مردم شریف این ولسوالی و تاریخ افغانستان شرم سار و محکوم خواهد شد.

نویسنده: محمدعلی "روشنی"
نشر شده در ماهنامه علم و عمل
ارسالی: محمدتقی حسین زاده

Friday, March 8, 2013

اطلاعيه وزارت تحصيلات عالي



اطلاعيه وزارت تحصيلات عالي

باآنــکه وزارت تحصــيلات عالي به طورقابل توجــهي ظــرفـيت پـذيرش رادرسال جاري به حــداعظمي فــراهم نمود،ولي باآنــهم بادرک تعـدد فارغان مکاتب وداوطــلبان کانکوروبي سرنوشتي آنهادراين برهه مهم کشور وزارت تحصيلات عالي به تعقيب اطلاعيه قبلي وتـوجه مشفقانه موارد ذيل رابه اطلاع مشمولين بي نتيجه کانکورسال1391 ميرساند:

1ــ تمام داوطلبان بي نتـــيجه ذکورامتحان کانکورکه( 250) نمره ويابالاترازآن راگـرفته اند درهرولايت که امتحان راســـپري نموده اند درپوهنحي ،پوهنتون وموسسات تحصـيلات عالي ولايــت مـربوطه ويازون مربــوطه به هرپوهنحي که نمره شان مطابقت مي نمايند، معرفي شدند.

2ــ تمام داوطلبان بي نتيجه قشراناث امتحان کانکورکه(230) نمره ويابالاترازآن راگرفته اند به پوهنحي هاي که نمره شان مــطابقت دارددرولايت ويازون مربوطه شان معرفي شدند.

3ــ داوطلبان بي نتيجه پائين تراز(250) نمره براي ذکورو(230) براي اناث به تعداد(2000) تن بشکل مجاني تاآخردوره تحصيل درموسسات تحصيلات عالي خصوصي جذب شده واسنادمربوطه شان به موسسات تحصيلات عالي خصوصي تسليم داده شده است.

4ــ درحدود(20)هزارداوطلب بي نتيجه که به موسسات تحصيلات عالي دولتي وخصوصي جذب نــشده انددرمـوســسات تحصيلي نــيمه عالي(تربيه مــعلم،تــعليمات تخــنيکي ومسلکي ودارالعلوم ها) درمرکزوولايات جذب ونتــيجه جــذب خــويشراازطريق ويب سايت وزارت تحصيلات عالي بدست بياورند.

5ــ لســت داوطلبان بي نتيجه داراي نمرات(250) وبالاترازآن براي ذکورو(230)وبالاتراز آن براي اناث باتفــکيک ولايت وپوهنحي مربوطه ازطريق ويب سايت وزارت تحصيلات عالي اعلان گرديده است.

6ــ لـســت افرادواجدشـــرايط درموسسات تحصيلات عالي خصوصي نيزاعلان گرديد، وتقسيمات آنان به پوهــــنحي هاوديپارتمنت هاي موسسات تحصيلات عالي خصوصي ازروزشـــــنبه بعدازخانه پري فورم مخصوص درجريان يک هفته اعلان ميگردد.

7ــ لست داوطلبان واجدشرايط درموسسات نيمه عالي در مرکزوولايات درتفاهم باوزارت محترم معارف اعلان گرديدونتيجه خويشراازطريق رياست هاي محترم معارف( تربيه معلم، تعليمات تخنيکي ومسلکي ودارالعلوم هابدست بياورند، وپروسه ثبت نام آغازونهايي گردد.

8ــ آنعده داوطلبان بي نتيجه که ازکتگوري هاي فوق بي بهره ميمانند،وعلاقمندشموليت درموسسات تحصيلات عالي خصوصي باشند،باتخفيف هاي معين فيس تاتعداد(هفده) هزارتن بعدازتکميل فورم موسسات تحصيلات عالي خصوصي جذب ميشوند.

بناء مشمولين امتحان کانکورسال1391مطلع باشند.
منبع: وبسایت وزارت تحصیلات عالی
Top of Form

Bottom of Form