Sunday, March 30, 2014
Wednesday, March 26, 2014
گزارش از به صدا در آمدن زنگ لیسهء خصوصی رهنورد نور
گزارش از جشن روز نخستینِ سال تعلیمیء جدید؛ لیسه خصوصی رهنورد نور
عزیزالله مهدی
5 حمل سال جاری، چهارمین سال تعلیمی لیسه خصوصی
رهنورد نور تحت عنوان (جشنواره بهار صلح) به پیشواز سال تعلیمی 1393 لیسه خصوصی
رهنورد نور و آغاز فصل بهار به حضور والدین، آمر و پر سونل آمریت معارف، آمر و
اعضای نظارت تعلیمی، آمر لیسه نسوان، قومندان امنیه، آمر امنیت، مقامات دولتی و صد
ها اشتراک کننده از زن و مرد، در مرکز ولسوالی لعل وسرجنگل در تعمیر مکتب رهنورد
نور جشن گرفته شد.
محفل با تلاوت از قرآن شریف آغاز شده بعد از اجرای سرود ملی، آهنگ بهاری توسط محمد حسین احمدی "سینا" نواخته شد و سپس صدیقه متعلم صنف پنجم ضمن تبریکی سال تعلیمی دست کودکانه اش را بالانموده گفت: خداوندا در وطن عزیز ما افغانستان صلح و آرامش، رفا و آسایش بر قرار بدار تا ما چون نیلو فر و عمر رگبار گلوله ها نباشیم.
محفل با تلاوت از قرآن شریف آغاز شده بعد از اجرای سرود ملی، آهنگ بهاری توسط محمد حسین احمدی "سینا" نواخته شد و سپس صدیقه متعلم صنف پنجم ضمن تبریکی سال تعلیمی دست کودکانه اش را بالانموده گفت: خداوندا در وطن عزیز ما افغانستان صلح و آرامش، رفا و آسایش بر قرار بدار تا ما چون نیلو فر و عمر رگبار گلوله ها نباشیم.
ارایه پلان تعلیمی سال 1393 و تقاضای همکاری از والدین و معارف توسط خودم عزیزالله مدیر مسئول لیسه رهنورد نور و صحبت توسط آمر معارف سید علی آقای مشفق پیرامون معارف لعل و زحمات شایان مسئولین لیسه رهنورد نور در قسمت بهبود وضعیت تعلیمی و تربیتی در مرکز لعل صورت گرفته ضمن تائید تقریبا 50% مصارف اضافی در لیسه رهنورد نور، از مردم تقاضا کردند تا بخاطر فردای بهتر فرزندان شان در لیسه رهنورد نور هزینه کند.
بعد از نواختن زنگ مکتب بیرق سبز معارف به اهتزاز در آمده برنامه با اجرای دمبوده توسط محمد حسین احمدی"سینا، امیر "حیدری، نجیب الله و حسن "لعلوال" آواز خوانای محلی با ارایه پارچه های بهاری و میهنی ادامه یافته پارچه تمثیلی انتخابات راجع به اهمیت انتخابات، مسئولیت پذیری برای رای دهی به نمایش گذاشته شده مردم را با تمثیل شان تشویق به سهم گری در انتخابات کردند.
این اولین برنامه تفریحی به ابتکار مسئولین لیسه رهنورد نور به با ور اکثریت بی سابقه بوده، سرور و خوشحالی زیادی را در آغاز سال نو برای مردم به همرا داشت.
Sunday, March 23, 2014
بابه مزاری
بابه! ای پیامبر هویت هزاره در جغرافیای ستم ، اسم
تو برای من ، مردم هزاره وتمام آزادمنشان وعدالت-خواهان دنیا قداست دارد وتو
جاویدانه-ی چون؛ ستاره درآسمان هزاره درخشیده و خواهی درخشید. بابه ! تو ازتبار
نیکان بلخ بودی که از«نانوایی-ی چهارکنت» برخواستی و نسل ریسمان به دوشان تاریخ
رااز زنجیر ظلم واستبداد رهایی بخشیدی ؛ راه "کاتب، خالق، گاوسوار و بلخی" را ادامه
داده، کاروان احیای هویت را به سرمنزلش رساندی. بابه ! وقتی هرسال "حوت"
فرا می رسد " هندوکش و بابا" در سوگ عروج نا به هنگام خورشید خود خون می
گیرید. هنوز خیلی زود بود که رخت سفر ببندی. هنوز هم "صادق سیاه" ها در بامیان،
بهسود، لعل و سرجنگل، دایکندی وغزنی لباس ندارند. هنوز "بهسود" در آتش
خیانت و "ظلم کوچی"، چون؛ "افشار و غرب کابل"، می سوزد. ولی
حواریون شما دست "سیاف" و دیگران را به گرمی می فشارند. بابه ! امسال در
نوزدهمین سال از عروج-ات انتخابات ریاست جمهوری است. ولی میراث -داران شما–همان
های که درگوش شان زمزمه-ی "وحدت" می خواندی ومی گفتی که ما وزارت نمی
خواهیم، بل که ما باید در تصمیم-گیری و مدیریت قدرت سیاسی درسطح کلان سهم داشته
باشیم- مردم-ات را شهروند درجه سوم ساختند. وزیرهزاره درکابینه درجه سوم است.
ولایات بامیان ، دایکندی و غور درجه سوم است. نظام طبقاتی نهادینه شده است. بابه !
بعدازرفتن-ات همه جارا سایه ی شوم سکوت فراگرفته است. سهمی که رهبران امروزه
ازبزرگی شما به ارث برده اند و با آن خاک در چشم ملت می زنند، همان «چپن ولنگی»
است؛ که به اعتبار آن هرروز زن می گیرند ویا شهرک می سازند. بابه ! اینها
دیوارنگاری های افشار- یادگارآغاگل- را فراموش نموده اند ، که از خون اطفال وزنان
بی دفاع ما تراژیدی های گوناگون را در تاریخ ثبت کرده بودند. بابه ! رفتی
و"شفیع و قمبر" را یتیم کردی ، "زینب" را خاک غربت نوازش
نمود. و چه آرام پر کشیدی از کوچه و دیار ما ، که سخت محتاج گام های استوار تو
بود. بابه ! در ژرفای نگاه ملیح تو به آینده ؛ دیده می شد که چقدر نگران هستی و
هراس از معامله شدن سرنوشت مردم-ات را داری . و آنگاه که می گفتی: «ملتی که درقبال
سرنوشت خود حساس نباشد، مرده است.» آری ! بیشتر از همه ملت را مخاطب قرارمی دادی
.هروقت این سخن-ات را می خوانم حض می کنم به داشتن رهبری همچون؛ تندیس شجاعت
ومردانگی. بابه ! تو می دانستی که فرهنگ "مقاومت غرب کابل" دیگر تکرار
شدنی نیست، بعد از توآن شجاعت و استقامت ها همه در "غرب کابل" دفن شد و
انتفال نیافت و شاید هم نگذاشتند که انتقال بیابد. بابه ! اسم تو را بر دیوار دلم
حک می کنم و تا زنده ام با غرور و افتخار از تو به عنوان رهبرم یاد خواهم کرد. ماه
"حوت" را پاس می دارم تا فرهنگ از خود گذری که تو با الفبای " من
از خدا خواسته ام با شما و در کنارشما بمیرم ولی شما را تنها نگذارم." بنیاد
نهاده بودی ، زنده بماند. به آرمانی های بلند بابه مزاری بزرگ درود.
عباس عارفی
عباس عارفی
Tuesday, March 18, 2014
پیام مردم درباره انتخابات
پیام مردم درباره انتخابات
حفظ دین و وحدت ملی مرام مردم است
محو تبعیض و فساد خواست مدام مردم است
تطبییق قانون و اعمال عدالت بر همه
این دعای فرد فرد در صبح و شام مردم است
انکشاف،سازندگی طور مساوی در وطن
این وطن چون خانهء کار تمام مردم است
فقر و بیکاری و هجرت تا بکی دربدری
داد ز بیکاری و کاریابی کلام مردم است
وعده شایسته سالاری به دلهاماند و بس
تا هنوز در دست ضد آن زمام مردم است
تاجک و پشتون، هزاره، ازبک و هر قوم نژاد
چون برادر های یک خانه بنام مردم است
قول ملی، فعل ملی، کار ملی،فکر ملی
ملی بودن، ملی گفتن، احترام مردم است
تبعیض و دو رنگی ها چون زخم ناسور بی دوا
از تحمل و مساوات التیام مردم است
از دو رنگی و شعار بی عمل سخت خسته ایم
بهر کاندیدان، بگوئید! این پیام مردم است
محمداکرم میثم
Monday, March 17, 2014
Sunday, March 16, 2014
Subscribe to:
Posts (Atom)