Monday, April 15, 2013

فریاد این ملت را چه کسی می شنود؟

مردم لعل و سرجنگل در سالهای متمادی زیر فشار زورمندان و قدرت مداران بودند و سالها توهین و تحقیر گردید و تحت آزار و اذیت زورمندان قرار گرفته بود و حتی جان و مال شان در خطر بودند و هیچ کسی وجود نداشت که به فریاد این مردم گوش دهد و ندای عدالت خواهی و حق طلبی شان در گلوها خفه می گردید، صدها حق تلفی ها و بی عدالتی ها از طرف زور مندان بالای این قشر مظلوم تحمیل گردید که هیچ خبری از قانون و عدالت وجود نداشت بلکه همه آنها روی یک محور بنام جناح می چرخید با آنکه دولت قانونی روی کار شد یک دریچه امیدواری برای این قشر مظلوم و رنج دیده باز گردید و زمزمه محاکمه کردن آنان که بالای مردم ظلم، حق تلفی و بی عدالتی کردن، در بین مردم پیدا گردید اما بی خبر از اینکه باز هم آنان که سالها بالای مردم حکومت کردن حاکم خواهند بود و یک کابوس بود که در اذهان خود می پروراند.

با انهم امیدواری برای مردم پیدا شد که دیگر قانون وجود دارد دولت قانونی است، بی عدالتی، حق تلفی، ظلم و ستم بالای افراد مظلوم و محروم تحمیل نخواهد گردید ولی برعکس در دوره های مختلف در این ولسوالی عدالت اجتماعی به نحو که انجام میشد انجام نشد و تطبیق نگردید که همه شاهد آن بودیم، تماما براساس روابط، جناخ و گروه تنظیم میگردید و باز هم چشم امید به سوی بهبود وضعیت در این ولسوالی وجود داشتند که روزی خواهد رسید صدای قشر مظلوم را هم کسی بشنود که خوشبختانه با تقرری ولسوال صاحب آقای رضایی چراغ سرخ نا امیدی ها و بی عدالتی ها به چراغ سبز تطبیق قانون و توازن عدالت برای مردم مبدل گردید و زمزمه های در هرگوشه و کنار این ولسوالی به گوش می رسید که دیگر بی عدالتی و حق تلفی نخواهد شد و در هر جا تعهدات ولسوال صاحب در قبال دفاع از حقوق مظلوم و محرومین سر زبانها قرار گرفته بود و همیشه فکر می کردند که جناب محترم تنها شخص خواهد بود که به فریاد مظلومین و محرومین گوش فرا نهد و تطبیق کننده عدالت اجتماعی می باشد. ولی بعد از توزیع کمک های که از طرف وکیل برای بیوه زنان و اشخاص مستضعف تخصیص داده شده بود فضای اجتماعی و مردمی در این ولسوالی رنگ دیگری را بخود اختیار نمود و حرفهای وجود دارد که این کمک ها مربوط بیوه زنان و اشخاص فقیر بودند به شکل درست توزیع نگردیده و کسانی که واقعا مستحق این کمک ها بودند محروم و کسانی که وابسته به وکیل بود با وجود که هیچگونه مشکلات اقتصادی نداشتند از این کمک ها بهره مند گردید اما جناب ولسوال صاحب با آنکه خودش شاهد این گونه بی عدالتی و حق تلفی است باز هم هیچ گونه عکس العمل را از خود منحیث کلان و ریس این ولسوالی در قبال مردم مظلوم و محروم نشان نداد بلکه مهر تایید را بالای ان حک نمود اگر چنین نمی بود باید توزیع این کمک ها از طریق وکیل و از آدرس مشخص وکیل صورت می گرفت که موضع گیری ولسوال صاحب را در مقابل بی عدالتی نشان میداد که این کار صورت نگرفت، متاسفانه با این وضعیت و تعاملات که در این محیط و منطقه وجود دارد نا امیدی ها در اذهان مردم دوباره بوجود آمده است که دیگر کسی مدافع حقوق شان وجود ندارد و تجربه تلخ گذشته ها خواهد تکرارشد به قول معروف سال نیکو از بهارش پیداست، اگر به واقعیت چنین باشد پس فریاد این ملت را که می شنود ؟؟؟

همایون تمیم ( فکرت زاده )
ماهنامه ی علم و عمل

No comments:

Post a Comment