Monday, January 28, 2013

غور از ما چه می خواهد؟


غور یکی از ولایت‏ های مرکزی افغانستان با سابقه ‏ی درخشان تاریخی، اما فراموش ‏شده در عصر حاضر است. تمدن غوری ‌ها از جمله ‏ی تمدن ‏های به یاد ماندنی در ذهن تاریخ بشری خود را حفظ نموده است. این تمدن دارای تمام ویژگی‏ های مثبتی بوده که تمدن‏ های بزرگ جهان داشتند. آثار تاریخی که از آن به‏ جا مانده تا هنوز هم وجود دارند. شاید به وجود آمدن این تمدن از موهبت حضور سبزه و مست ‏کننده‏ ی دریای زیبای هریرود بوده است. چون تمدن‏ ها همواره در کنار دریاهای مواج و خروشان و با غرور متولد شده‏ اند.
<منار جام» با زیبایی شگفت‏ انگیز در کنار دریای مواج و خروشان که به سرعت راه می ‏پیماید تا شاید به مقصدی برسد، اما مقصدی وجود ندارد، تا هنوز حضورش را حفظ نموده و یاد تمدن غوری ‌ها را زنده نگه داشته است. این منار با عظمت با وجود خصلت دوگانه ‏ی هریرود؛ گاه مهربان و گاه خشن، عظمت و ابهت خود را توانسته حفظ کند. اگر چند در بعضی از فصل‏ های سال، امواج بی ‏پروای رود بر شخصیت تاریخی و معماری زیبای «منار» حمله می ‏کند و چنگ می‏ اندازد، اما عظمت و غیرت به ارث برده‏ ی «منار» از تمدن غوری ‏ها بر حمله ‏های رود غلبه نموده و در جریان تنازع بقا خود را به عنوان یادگار یک تمدن کهن حفظ می ‏کند.

مسجد جامع هرات، مدرسه شاه مشهد در ایران، شهر غلغله در بامیان، منار قطب و مسجد قوت ‏الاسلام در دهلی هند، نشان ‏گر این است که هنر در تمدن غوری ‏ها جایگاه خاصی داشته است. با تاسف ما هیچ وقت نتوانستیم آثار باستانی خود را حفظ نماییم، اما تاریخ گویای عظمت آن آثار به یاد ماندنی و بزرگ بشری است.
یکی از ویژگی‏ های تمدن غور، جایگاه زن در این تمدن است. بر خلاف تمدن‏ های دیگر که زن ‏ستیزی در آنان به چشم می ‏خورد، اما در تمدن غوریان یکی از قدرت ‏مندان و شاهان؛ سلطان رضیه است. این نشان می ‏دهد که تمدن غوریان بر خلاف تمدن ‏های دیگر، دین خود را در مقابل قشر محروم جامعه یعنی زن ادا نموده است.
سخن در مورد تاریخ غور زیاد است. به همین اکتفا می‏ کنیم. نظری کوتاه می ‏اندازیم به وضع فعلی این ولایت. غور از جمله ولایت‏ هایی است که به لحاظ امنیتی مشکلی جدی در آن وجود ندارد.  مردم غور حامیان صلح، ثبات، آزادی بیان و ارزش‏ های انسانی می ‏باشند. اما باید گفت تا کنون توجه قابل ملاحظه ‏یی در بازسازی غور نشده است. این بی ‏توجهی می‏ تواند دارای چند دلیل باشد.

نخست، بی‏ کفایتی دولت نسبت به مناطقی که در روند صلح و ثبات همکاری می ‏نمایند و مشکل ایجاد نمی ‏کنند. دولت ما باید در این مناطق سرمایه‏ گذاری بیش ‏تری نماید. در صورتی‏ که در مناطق ناامن بیش ‏ترین سرمایه‏ گذاری انجام شده است. یکی از نمونه های عینی این ادعا، جاده کابل- غور- هرات است که متاسفانه دولت تا هنوز در مورد ساخت آن اقدامی نکرده است.

دوم، ناکارایی کارمندان محلی باعث شده دولت به مشکل ‏های غور توجه ننماید. اکثر کارمندان محلی غرق در فساد اداری هستند. گویا آن ‏ها برای رشوت‏ ستانی و تفرقه‏ اندازی بین مردم موظف شده‏ اند، نه برای خدمت برای مردم. یکی از این نمونه‏ ها ناکارایی در ولسوالی لعل ‏وسرجنگل ولایت غور است که کارمندان محلی، لکه‏ های ننگی بر کارنامه‏ ی بروکرات‏ها و کارمندان دولتی شده است. اکثر آن‏ ها با فرهنگ انسانی هیچ رابطه‏ یی ندارند. در عصری که مردم همه به سوی درس و تحصیل روی آورده ‏اند، اما کارمندان محلی در لعل ‏وسرجنگل به همان شیوه سابقه خان ‏مداری و ارباب ‏سالاری می‏ خواهند سیاست خود را حفظ کنند. امید است والی غور برای بهبود وضع این ولایت و ولسوالی های آن تلاش کند تا دیگر شاهد بیچارگی غوریان نباشیم.

سوم، ضعف برخی نمایندگان مجلس و وکلای شورای ولایتی است که باعث عقب ‏ماندگی این ولایت شده‏ اند. بیش‏تر وکلای این ولایت دست‏ آورد مثبتی برای ولایت غور ندارند. تنها کاری که انجام دادند فقط برای خودشان است، یعنی رسیدن به پول و شهرت که شاید خواب دیدنش هم برای آن ‏ها محال بود. تمام شعارهایی که برای مردم دادند همه یک مشت دروغ ‏های شاخ ‏دار بود که در کارنامه ‏ی آنان ثبت شده است. 

وکلای ولایت غور بیش تر دچار نوعی بی ‏اتفاقی در مسایل عمده ‏ی ملی نیز هستند. این ‏ها هیچ وقت برای منافع مردم با هم توافق نمی‏ کنند و برای رساندن صدای بیچارگی مردم به دولت تلاش نکرده‏ اند. شاید اگر یکی ‏شان طرحی به منافع مردم پیش ‏کش نموده باشد دیگران به طور حتم مخالفت نموده‏ اند. اما هستند وکلایی که به خاطر بی عدالتی در حق مردم ولایت غور و مناطق مرکزی صدای اعتراض شان بلند شده است و وجدان مسوولان را با ریختاندن اشک شان به چالش کشانده اند.
چهارم، مردم غور از خود هیچ واکنش، انتقاد و اعتراض شدید در مقابل این وضع اسف ‏بار نشان نداده‏ اند. در حالی که قدرت مردم، بالاتر از همه کس است. چنان ‏چه در آموزه‏های دینی ما آمده است که «دست خدا همراه مردم است.» بر این اساس مردم باید به این باور برسند توان جنبش‏ های اجتماعی و اعتراض‏ های مردمی به حدی است که بزرگ ‏ترین قدرت‏ ها را به خاک می‏ اندازد. 

پنجم، نبود اعتراض جامعه مدنی، فرهنگیان و دانشجویان ولایت غور در مقابل بی ‏کفایتی‏ های کارمندان دولتی و وکلای شورای ولایتی و شورای ملی می‏ باشد. دانشجویان و دانش ‏آموزان به عنوان قدر‏ت‏ های بسیار قوی در روند تغییرهای اجتماعی در سراسر دنیا نقش اساسی داشته و دارند. 
امروز برای این‏ که در غور باستانی فراموش ‏شده، تغییرهایی در عرصه‏ های مختلف شاهد باشیم نیاز به این است که محصلان و شاگردان مکاتب ما به خود بیایند. در مقابل آن‏ هایی که به سرنوشت مردم فکر نمی ‏کنند فریاد بزنند. با در نظرداشت شرایط نا به‏ سامان ولایت غور و محرومیت غوریان که روزگاری دارای با ارزش ‏ترین و قدرت ‏مندترین تمدن بود، امروز ما وارثان ناخلف گذشتگان ‏مان جرات حق‏ طلبی را نداریم.
نعمت ضیا
منبع: هفته نامه ی راه مدنیت

No comments:

Post a Comment