Sunday, December 9, 2012

عشق سر بالا

محمدرضا احسان



تنم تب دارد و تنــهایم اکنون
سراسر والــــه و شیدایم اکنون

ندارم لحـظه ی لبـــخند بر لب
لبالب مملو از غم هــایم اکنون

تعجب نیست گر حالم خرابست
اسیر حسن آن زیـــبایم اکـــنون

نکردم فکرروزِ سخت خویش را
فدای عشق سر بــالایــم اکنــون

No comments:

Post a Comment